بصیرت و تبیین به روایت حضرت زهرا (س)

در این مطلب به طور مختصر به نقش و جایگاه ارزشمند بصیرت و تبیین به روایت حضرت زهرا (س) اشاره خواهیم کرد.
روز گذشته، ساعت 8:14
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
بصیرت و تبیین به روایت حضرت زهرا (س)

مقدمه:

داستان زندگی حضرت زهرا(س) نه تنها یک روایت تاریخی است، بلکه سرشار از درس‌ها و عبرت‌هایی است که برای همه زمان‌ها و مکان‌ها کاربرد دارد. ایشان در شرایطی بسیار حساس و پیچیده، با استفاده از تمام ابزارهای موجود، به جهاد تبیین پرداختند. جهادی که متأسفانه به دلیل عدم درک صحیح و مراقبت لازم، به نتیجه مطلوب نرسید.
 
حضرت زهرا(س) در شرایطی که جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر(ص) با چالش‌های جدی مواجه شده بود، به میدان آمدند. ایشان با بیان حقایق و روشنگری، تلاش کردند تا مردم را از خطرات انحراف و تحریف دین آگاه سازند. اما متأسفانه، تلاش‌های ایشان به دلیل مخالفت برخی افراد و گروه‌ها، به نتیجه مطلوب نرسید.
 
در واقع، داستان زندگی حضرت زهرا(س) نشان می‌دهد که چگونه می‌توان فرصت‌ها را به تهدید تبدیل کرد و چگونه می‌توان با بی‌توجهی به هشدارهای بزرگان دین، جامعه را به سمت نابودی سوق داد.
 
سخنان حضرت زهرا (س) یک گنجینه ارزشمند برای همه انسان‌هاست. با مطالعه و بررسی دقیق این گنجینه، می‌توانیم به بصیرت و آگاهی لازم برای حل مشکلات جامعه و ایجاد یک زندگی بهتر دست یابیم. در این نوشتار، سعی خواهیم کرد تا با تحلیل بخشی از سخنان حضرت زهرا (س)، به این هدف دست یابیم.
  

بصیرت و تبیین به روایت حضرت زهرا (س)

بصیرت و تبیین عیادت کنندگان

جمعی از زنان مدینه به عیادت ایشان رفتند. «کَیْفَ اَصْبَحْتِ مِنْ عِلَّتِکِ یَابْنَةَ رَسُولِ اللهِ؟» [1] از ایشان حال‌شان را پرسیدند که حال‌تان چطور است و این درد و فشار و ناراحتی‌هایی که داشتید بهتر شدید؟ نشدید؟ حضرت فاطمه زهرا(س) فرمودند درد من این چیزهایی که می‌گویید نیست، مسئله جسم و حتی جان من نیست از حال من پرسیدید «اَصْبَحْتُ وَاللهِ عائِفَةً لِدُنْیاکُنَّ»[2].

ه خدا قسم حال من را پرسیدید به شما می‌گویم بی‌رغبت به کل دنیا شما هستم هیچ چیز در دنیا وجود ندارد که بتواند هدف من باشد من هیچ هدف دنیوی ندارم هدف مادی و شخصی ندارم. گفتند چطور صبح کردید؟ فرمودند صبح کردم در حالی که همه آنچه که شما دنبال آن هستید من از آن فرار کردم و می‌کنم و پشت من به آن است.
 
در این بخش از سخنان ارزشمند حضرت زهرا(س)، ایشان به نکته‌ای بسیار ظریف و عمیق اشاره می‌کنند که فراتر از یک درد جسمانی است. ایشان با صراحت بیان می‌دارند که رنج اصلی ایشان، رنجی روحی و معنوی است که ریشه در وقایع پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) و به خصوص غصب خلافت دارد.
 
1- پرسش از بیماری جسمانی
زنان مدینه از حضرت زهرا(س) درباره بیماری جسمانی ایشان سؤال می‌کنند. این سؤال نشان‌دهنده دلسوزی و علاقه‌ی آن‌ها به حضرت است. اما حضرت زهرا(س) با پاسخ خود، ابعاد دیگری از رنج خود را آشکار می‌سازند.
 
2- رنج فراتر از جسم
حضرت زهرا(س) به صراحت بیان می‌دارند که رنج ایشان فراتر از یک بیماری جسمانی است. ایشان به دنیای مادی و ارزش‌های آن بی‌رغبت شده‌اند. این بی‌رغبتی نشان از یک درد عمیق روحی دارد که ریشه در اتفاقاتی دارد که پس از رحلت پیامبر(ص) رخ داده است.
 
3- بی‌رغبتی به دنیا
حضرت زهرا(س) با تأکید بر اینکه به دنیا بی‌رغبت شده‌اند، به عمق رنج خود اشاره می‌کنند. ایشان به دنبال ارزش‌های دنیوی نیستند و هدف اصلی آن‌ها، حفظ دین و ارزش‌های اسلامی است. این بیزاری از دنیا، نشان از یک روح بزرگ و آگاه است که به خوبی می‌داند که ارزش‌های واقعی در کجاست.
 
4- رغبت به دنیا از منظر پیامبر(ص)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی می فرماید: مَن یرغَبُ فِی الدُّنیا فَطالَ فِیهَا أمَلُهُ، أعْمَی اللَّهُ قَلبَهُ عَلی قَدرِ رَغبَتِهِ فِیهَا. و مَن زَهِدَ فِیها فَقَصُرَ فِیها أمَلُهُ، أعطاهُ اللَّهُ عِلْمَاً بِغَیرِ تَعَلُّمٍ و هُدًی بِغَیرِ هِدایةٍ، فَأذهَبَ عَنهُ العَماءَ و جَعَلَهُ بَصِیراً.»[2]
 
 کسی که در دنیا رغبت کند و در نتیجه آرزویش در آن دراز شود، خداوند دلش را به اندازه رغبتش به دنیا کور کند. و کسی که نسبت به دنیا زهد ورزد و در نتیجه آرزویش در آن کوتاه شود، خداوند به او دانشی بدون آموختن و هدایتی بدون راهنما عطا کند و کوری را از او زایل گرداند و [دیده عقل] او را بینا کند.
 
در حدیث دیگری آمده است که روزی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به اصحاب خود فرمود: آیا کسی از شما هست که بخواهد خداوند، بدون آموختن به او علم عطا کند و بدون راهنما او را هدایت نماید؟ آیا در میان شما کسی هست بخواهد خداوند، کوردلی را از او زایل سازد و دیده عقل او را بینا گرداند؟ آگاه باشید! کسی که نسبت به دنیا زهد ورزد و آرزویش را در آن کوتاه نماید.خداوند به او علمی بدون تعلم عطا کند و بی نیاز از هدایتگر هدایتش نماید.[3]
 
5- رغبت به دنیا از منظر امام علی (ع)
امام علی علیه السلام درباره نقش زهد در شناخت می فرماید: مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنیا ولَم یجزَعْ مِن ذُلِّها، ولَم ینافِسْ فی عِزّها، هَداهُ اللَّهُ بِغَیرِ هِدایةٍ مِن مَخلُوقٍ، و عَلَّمَهُ بِغَیرِ تَعلِیمٍ، و أثبَتَ الحِکمَةَ فِی صَدرِهِ و أجراها عَلی لِسانِهِ.[4] کسی که به دنیا بی رغبت شود و از ذلتش بی تابی نکند و به عزتش میل ننماید، خداوند بدون راهنمایی آفریده ای هدایتش کند و بدون آموزش به او دانش دهد و حکمت را در دلش ثبت نماید و بر زبانش جاری سازد.
 
6- فرار از دنیا
در این قسمت، حضرت زهرا(س) به صراحت بیان می‌دارند که از دنیا فرار می‌کنند. این فرار به معنای ترک دنیا نیست، بلکه به معنای بی‌رغبتی به ارزش‌های دنیوی و تمرکز بر ارزش‌های معنوی است. ایشان با این بیان، به همه ما می‌آموزند که دنیا فریبنده است و نباید به آن دل بست.
 
7- بصیرت و تبیین همسران عیادت کننده
درادامه همین خطبه به زنان مدینه که برای عیادت آمده اند می فرمایند: «قالِیَةً لِرِجالِکُنَّ،» از مردهایتان هم عصبانی‌ام، از مسلمانانی که مسلمانی کردند و نکردند! هم ظاهراً هستند و هم واقعاً نیستند. بعد فرمودند نه این که مردان شما را از قبل نمی‌شناختم و تجربه نکردم، چرا، «لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ عَجَمْتُهُمْ،» من مردان شما را قبلاً دیده بودم و همه را می‌شناختم، این‌طور نبود که نشناخته یک قضاوت پیشینی داشته باشم، مزه کردم بیرون انداختم «وَ شَنَأْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ سَبَرْتُهُمْ.» من خیلی پیگیری کردم که بعد از پیامبر(ص) سر موضع بمانند و رها نکنند همان کارهای قبل از اسلام را این دفعه به اسلام نکنند.
 
من خیلی پیگیری کردم اما چون می‌فرمایند «بَعْدَ اَنْ سَبَرْتُهُمْ» یعنی بیکار نایستادم نگاه کنم! خودم شخصاً برای تبیین مسائل مرزبندی و مطالبه و تلاش زیادی کردم.
 
8- بصیرت و تبیین وضعیت موجود
اما دیگر خسته شدم. بعد به عیادت کنندگان فرمودند که می‌دانید از چه خسته‌ام؟ می‌دانید چه چیزی از نظر من قابل تحمل نیست؟ و چقدر زشت است «فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَدِّ، وَ اللَّعِبِ بَعْدَ الْجِدِّ، وَ قَرْعِ الصَّفاةِ، وَ صَدْعِ الْقَناةِ، وَ خَطَلِ الاْراءِ،» (5) آنچه که من را آزار می‌دهد این درد جسمانی و مسائل شخصی نیست من در این دنیا چیزی برایم اصلاً مهم نیست نه قدرت، نه ریاست، نه شهرت، نه ثروت، هیچی؛ من از این دنیایی که همه دارید دنبال آن می‌دوید و دست و پا می‌زنید، به خاطر آن کلاه همدیگر را برمی‌دارند، دروغ می‌گویند و به هم خیانت می‌کنند اصلاً ذره‌ای برای من ارزش ندارد، همه‌اش را یک جا به من در سینی تعارف کنند برنمی‌دارم و نمی‌خواهم. این‌ها تعابیر حضرت فاطمه(س) است.
 
اما می‌دانید چه چیزی من را خسته کرد و به ستوه آورد و نمی‌توانم آن را تحمل کنم، چه زشت است کُند شدن تلاش‌ها، آن چیزی که من را خسته کرده، وادادگی است این که دیگر ولش کن مهم نیست! آن چیزی که من را رنج می‌دهد ضعیف شدن انگیزه‌هاست. «وَ صَدْعِ الْقَناةِ، وَ خَطَلِ الاْراءِ،» سست شدن نیروها، کسانی که دیدیم همه نوع فداکاری حاضر هستند بکنند و بعضی‌هایشان تا مرز شهادت رفتند وا رفتند و دیگر برایشان مهم نیست چه اتفاقی می‌افتد؟
 
 فرمودند این من را رنچ می‌دهد. آن هویت دینی و آن غیرت انقلابی را از دست دادند هرکس سرش توی آخور خودش است. «خَطَلِ الاْراءِ،» یعنی چه؟ فرمودند آن چیزی که من را نگران کرده این است که اندیشه‌ها مضطرب شده است!
 
«خَطَلِ الاْراءِ،» یعنی انگار نمی‌توانید درست فکر کنید! مثل این که تهدیدها و فرصت‌ها را درست نمی‌فهمید و مغزتان درست کار نمی‌کند؟ تحلیل درستی ندارید که چه اتفاقی دارد می‌افتد و بعد چه خواهد شد؟
ما سر منافع شخصی و قدرت با کسی دعوا نداریم، صحبت بر سر حقیقت و عدالت است. وادادگی، سست‌عنصری و هرکس به فکر خودش و نداشتن تحلیل درست از صحنه، «خَطَلِ الاْراءِ،» شعور سیاسی‌شان و شعور دینی‌شان کار نمی‌کند، خطر مادی دنیوی برای خودمان نداریم هدف ما تأمین دنیا و آخرت مردم و تأمین آخرت خودمان است و باید مشکلات را، قصورات و تقصیرها را بشناسیم
 
حضرت زهرا(س) در این بخش از سخنان خود، به شدت از برخی رفتارها و رویکردهای افراد جامعه انتقاد می‌کنند و خستگی خود را از این وضعیت ابراز می‌دارند. ایشان به چند نکته‌ی کلیدی اشاره می‌کنند که در زیر به صورت پراگراف‌های جداگانه تحلیل می‌شوند:
 
1- خستگی از دنیا‌طلبی و فریبکاری: حضرت زهرا(س) از دنیاطلبی افراطی و فریبکاری‌هایی که برای رسیدن به قدرت و ثروت صورت می‌گیرد، به شدت انتقاد می‌کنند. ایشان بیان می‌دارند که این دنیا و ارزش‌های دنیوی برای ایشان هیچ ارزشی ندارد و آنچه که ایشان را آزار می‌دهد، این رفتارهای ناپسند است.
 
2- خستگی از وادادگی و سست‌انگیزی: یکی از مهم‌ترین دلایل خستگی حضرت زهرا(س)، وادادگی و سست‌انگیزی برخی از افراد جامعه است. ایشان از اینکه برخی از افراد، انگیزه و روحیه‌ی جهادی خود را از دست داده‌اند و به دنبال منافع شخصی خود هستند، ناراحت هستند.
 
3- خستگی از سردرگمی فکری: حضرت زهرا(س) از سردرگمی و آشفتگی فکری برخی افراد نیز ابراز ناراحتی می‌کنند. ایشان بیان می‌دارند که برخی افراد نمی‌توانند تهدیدها و فرصت‌ها را به درستی تشخیص دهند و تحلیل درستی از شرایط موجود ندارند.
 

بصیرت و تبیین ‌در مسجدالنبی

1- تبیین هویت و ماموریت
«أَیهَا النَّاسُ! اعْلَمُوا أَنِّی فَاطِمَةُ(س) »(6) می‌فرماید من را می‌شناسید؟ فاطمه‌ام، محمد پدر من بود. «أَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً،» آنچه که می‌گویم حرف اول و آخر من است، هرچه می‌گویم و بخواهم بگویم همین است که الآن دارم می‌گویم. اولاً حرف آخر ما همان حرف اول ماست، ما مبانی‌مان را عوض نکردیم و نمی‌کنیم، هرچه اول گفتیم تا آخر اصول ما همان‌هاست ما خط عوض نمی‌کنیم. آنچه به شما می‌گویم شروع و پایان آن یکی است. آن چیست؟
 
حضرت زهرا(س) با معرفی خود به عنوان دختر پیامبر(ص) و تربیت‌یافته‌ی مستقیم ایشان، هویت والای خود را به مخاطبان یادآور می‌شوند. ایشان همچنین تأکید می‌کنند که سخنانشان برگرفته از آموزه‌های مستقیم پیامبر(ص) است و هیچ‌گونه انحرافی در آن وجود ندارد. این بخش از سخنرانی، نشان‌دهنده‌ی اعتماد به نفس و صراحت کلام حضرت است.
 
2-تبیین صداقت و امانتداری
«وَ لَا أَقُولُ مَا أَقُولُ غَلَطاً،» حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند من حرف حساب نشده نمی‌گویم، کلمه‌ای نمی‌گویم که در مورد آن نیندیشیده باشم و نتوانم از آن دفاع کنم. «وَ لَا أَفْعَلُ مَا أَفْعَلُ شَطَطاً،» هرگز هیچ موضعی نمی‌گیرم و هیچ رفتاری نمی‌کنم که بی‌معنی و بی‌منطق باشد و نتوانم از آن دفاع کنم. - این‌ها خیلی جمله‌های قشنگی است، خیلی مهم است- می‌فرماید من هرچه می‌گویم و هر کاری که می‌کنم همه حساب شده و مهندسی شده است.
 
همین‌طوری کلمه‌ای از روی عصبانیت و از روی غم و غصه و انتقام از دهان من نمی‌پرد. هرچه می‌گویم منطقی دارد و هرچه می‌کنم حساب و کتاب دارد. «أَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً،» او و پایان سخنم یکی است، تناقض نمی‌گویم و حرفم را عوض نمی‌کنم، نمی‌خواهم شما را فریب بدهم، شفاف و صادقانه به شما می‌گویم. «وَ لَا أَقُولُ مَا أَقُولُ غَلَطاً، وَ لَا أَفْعَلُ مَا أَفْعَلُ شَطَطاً،»(7) نه بی‌جا حرف و سخنی می‌گویم، کلمه‌ای از دهانم در نرفته و نه هیچ کار بیهوده و یاوه‌ای می‌کنم. هر موضعی می‌گیرم و هر کاری می‌کنم همه حساب و کتاب دارد و حساب شده است.
 
حضرت زهرا(س) با تأکید بر اینکه سخنانشان حساب شده و مبتنی بر حقایق است، به صداقت و امانتداری خود تأکید می‌کنند. ایشان همچنین بیان می‌کنند که هرگز سخنی را بدون دلیل و مدرک بیان نمی‌کنند. این ویژگی، از جمله مهم‌ترین ویژگی‌های یک رهبر و مربی است.
 
3- بصیرت و تبیین در الگوبرداری از پیامبر(ص)
حضرت زهرا در جمع عیادت کنندگانش فرمود: «للَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ .
 
همانا رسولی از جنس شما برای (هدایت) شما آمد که فقر و پریشانی و جهل و فلاکت شما بر او سخت می‌آید و بر (آسایش و نجات) شما بسیار حریص و به مؤمنان رئوف و مهربان است.(8)
 
پیامبری که آمد و رفت، پیامی از آسمان‌ها آورده بود «مِنْ أَنْفُسِکمْ...» از خودتان بود. فرشته‌ای نبود که از آسمان بیاید، از مریخ نیامده بود، ناشناخته نبود، همه شما از کودکی و نوجوانی او را دیده بودید و می‌شناختید هیچ نقطه ضعفی در او ندیدید اگر یک نقطه ضعف داشت تا الآن آبرویی برای او نمی‌ماند. هیچ نقطه ضعفی حتی قبل از نبوت و بعثت در او نبود.
 
 اما نگاهش به شما چطور بود؟ از خودتان بود، مردمی بود، با شما بیگانه نبود، مشکلات شما را می‌شناخت. «عَزِیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّمْ...» نسبت به مشکلات شما بی‌تفاوت نبود از رنج شما رنج می‌برد، شما هر مشکلی داشتید پیامبر بیش از خودتان برای شما غصه می‌خورد و نگران‌تان بود.
 
عَزِیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّمْ؛ بر او گران و سخت بود رنجی که می‌بردید و می‌برید. «حَرِیصٌ عَلَیکمْ...» برای شماها حرص می‌زد – این آیه قرآن است – نه این که شماها را دوست داشت بلکه حریص بود که شماها به حقوق‌تان برسید و مصالح شما و رشد مادی و معنوی شما تآمین بشود.
 
 «بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ» نسبت به شما و مؤمنین واقعاً مهربان بود و ادا درنمی‌آورد، عاشق‌تان بود، «رؤف» مهربان بود. «رحیم» یعنی چه، یعنی یک رحمت خاص. «رحمان» رحمت به همه موجودات و همه آدم‌ها حتی کفّار، حتی شیطان. ولی رحیم رحمت خاص است. یعنی ایشان محبّت خاص و توجه خاصی به شما (به مؤمنین) داشت.
 
 در واقع ایشان دارد این‌جا فلسفه دین را بیان می‌کنند و همین‌طور فلسفه دولت را که به مردم چه نگاهی باید داشت. فرمود پیامبر این‌گونه بود. نسبت به شماها حریص بود، با تک تک شما رنج می‌برد، یعنی ما هم باید این‌طور باشیم، رنج مردم رنج ماست، فدای مردم بشویم. حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند رسول خدا فدای شما شد.
 
5- بصیرت و تبیین حکومت و رهبری
حضرت زهرا(س) با اشاره به آیه قرآن کریم، به ویژگی‌های اخلاقی پیامبر(ص) می‌پردازند. ایشان بر دلسوزی، مهربانی و دغدغه‌مندی پیامبر(ص) نسبت به امت تأکید می‌کنند. این بخش از سخنرانی، نشان می‌دهد که حضرت زهرا(س) پیامبر(ص) را الگوی کامل خود می‌داند و تلاش می‌کند تا راه ایشان را ادامه دهد.
 
حضرت زهرا(س) با توصیف ویژگی‌های اخلاقی پیامبر(ص)، در واقع فلسفه حکومت و رهبری اسلامی را تبیین می‌کنند. ایشان به ما می‌آموزند که یک رهبر باید دلسوز مردم باشد، به مشکلات آن‌ها رسیدگی کند و برای رفع آن‌ها تلاش کند.
  

تبیین و بصیرت در دعای حضرت زهرا(س)

یکى از دعاهاى حضرت زهرا علیهاالسلام این بود:  ِن دُعائِها علیهاالسلام: اَلّلهُمَّ اِنّى اَسْـأَلُکَ قُـوَّةً فى عِبـادَتِکَ وَتَبَصُّرا فى کِتابِکَ وَفَهْما فى حُکْمِکَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّـدِ وَالِ مُحَمَّـدٍ وَلاتَجْعَلِ الْقُرْانَ بِنا ماحِلاً وَالصِّراطَ زائِلاً وَمُحَمَّـدا صَلَى اللّهُ عَلَیهِ وَالِهِ عَنّـا مُوَلِّیا. (9)
 
بارالها: نیرومندى در بندگیت و بینش روشن در کتابت و فهم و درک احکامت را از تو خواستارم. خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و قران را دور از دسترس ما و پل صراط را لغزشگاه ما و محمد صلی الله علیه و آله را رویگردان از ما قرار مده.
 
1- تبیین و بصیرت  محکم بودت در مسیر اطاعت
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ...» خدایا از تو چه می‌خواهم «قُوَّةً فِی عِبادَتِکَ...» می‌خواهم در بندگی تو قوی باشم، ضعیف نباشم. یعنی در خدمت تو، عبادت و بندگی تو، و مسیر تو باشم، اما قوی ظاهر بشوم نه ضعیف. این خیلی جالب و مهم است.
 
 قوی بودن در مسیر حق. مردد بودن، ضعیف بودن، ترسو بودن، آسیب‌پذیر بودن، زود خسته شدن، به ستوه آمدن، مأیوس شدن، این‌ها در کار نباشد. فرمودند خدایا من را در مسیر اطاعت خودت قوی کن. فرمودند مؤمن باید قوی باشد.
2- تبیین وبصیرت در فهم حقایق قرآن
و دیگر این که «وَ تَبَصُّراً فِی کِتابِکَ...» و این که خدایا به من کمک کن وقتی کتاب تو را می‌خوانم بفهمم و بخوانم، از هیچ آیه‌ای از کلمات تو، از هیچ کلمه‌ای عبور نکنم که درست نفهمم به من چه گفتی؟
 
 «تَبَصُّر» یعنی بصیرت، یعنی متوجه بشوم تو از ما چه خواستی؟ چه حقیقتی دارد به من منتقل می‌شود؟ خدایا بینش روشن در کتاب و کلماتت، از کنار کلمات تو عبور نکنم، در تک تک کلمات خداوند درست بیندیشم به من کمک کن.
 
3- تبیین و بصیرت در فهم درست احکام وعمل به آنها
«وَ فَهْماً فِی حُکْمِکَ.» خدایا من به احکام تو عمل می‌کنم اما من را کمک کن که آن‌ها را بفهمم که این احکام چیست و چرا باید عمل بشود؟ یعنی فهم احکام، عمل به احکام لازم است، اما حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند کافی نیست. خدایا از تو فهم می‌خواهم، قدرت درست، ظرفیت درست فهمیدن احکام خود را، که این احکام فردی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی، عبادی، این‌ها برای چه و دقیقاً چه تغییری در ما باید بوجود بیاورد.
 
4- تبیین و بصیرت چگونگی فاصله نگرفتن از قرآن
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لاتَجْعَلِ الْقُرْآنَ بِنا ماحِلاً...» این هم خیلی تعبیر عجیبی است، اخطار است. می‌فرماید خدایا کمک کن که قرآن از دسترس من دور نشود که من قرآن را بخوانم اما با قرآن نتوانم رابطه برقرار کنم، قرآن در خانه‌ام باشد ولی از من دور باشد و دست من به آن نرسد! دستم به حقایق قرآنی نرسد! قرآن دارم و ندارم، قرآن می‌خوانم و نمی‌خوانم، قرآنی هستیم و نیستیم، خدایا قرآن را از دسترس من دور نکن، رابطه‌ات را با من قطع نکن، رابطه معرفتی‌ات را با من قطع نکن، چون قرآن، کتاب معرفتی است که خداوند فرستاده است.
 
حضرت فاطمه(س) در دعا از خداوند می‌خواهند که هم بفهمم و بصیرت داشته باشم و هم طوری نشود که قرآن از من فاصله بگیرد یعنی رعایت نکنم و برایم مهم نباشد
 
5- تبیین و بصیرت عدم لغزش در مسیر زندگی
«وَ الصِّراطَ زائِلاً...» خدایا صراط راه تو و راه حق، راه درست زیستن، سبک زندگی توحیدی، این پل صراط همین دنیاست، این زیر پای من نلغزد و نلرزد، خدایا من را در زندگی کمک کن که لیز نخورم. پایم نلغزد.
 
 چون بعضی‌ها وقتها فکر می‌کنیم یک پلی است که اگر این‌جا یک مقدار مهارت پل‌نوردی به دست بیاوریم آن‌جا خیلی راحت رد می‌شویم! آن پل صراط همین زندگی ماست، همین الآن روی پل صراط هستیم.
 
 امام(ره) می‌گفت که صراط ‌الله یا پل صراط که می‌گویند از روی آن عبور می‌کنید و باریک است و خطرناک است و جهنم زیر آن است، همین الآن روی همان پل صراط هستیم تا وقتی که در دنیا هستیم داریم از روی پل صراط عبور می‌کنیم. بعضی‌هایمان همین الآن سقوط کردیم ولی نمی‌فهمیم. وقتی مردیم می‌بینیم که کجا افتادیم.
 
 خدایا کن این صراط زیر پای من نلغزد. ایشان با آن عظمت می‌گوید، فاطمه(س) می‌گوید خدایا کمک کن قدم‌هایم را درست بردارم که این پل زیر پای من نلغزد.
 
6- تیبین و بصیرت شفاعت پیامبر اکرم (ص):
در پایان دعای خود، حضرت زهرا (س) از خداوند درخواست می‌کنند که در قیامت شفاعت پیامبر اکرم (ص) شامل حال آن‌ها شود. این درخواست نشان از عشق و ارادت عمیق ایشان به پیامبر اکرم (ص) و اهمیت جایگاه ایشان در زندگی حضرت زهرا (س) دارد.
«وَ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَنّا مُوَلِّیاً.» خدایا یک طوری نشود که پیامبر در قیامت رویش را از من برگرداند و پشت خود را به من بکند. خیلی چیز عجیبی است.
 

تبیین و بصیرت حساب و کتاب قیامت

روایتی که می‌فرماید «وقتی فاطمه س آنچه را پیامبر ص فرمود، شنید، فریاد زد و گریه کرد، پیامبر ص از گریه ایشان به گریه افتاد و فرمود: دخترم گریه نکن که ملائکه از گریه تو اذیت می‌شوند، این جبرئیل است که از گریه تو به گریه افتاده و میکائیل و عزائیل از گریه تو به گریه افتاده‌اند، دخترم گریه نکن که از گریه تو زمین و آسمان در حال گریه هستند»،[10] این حدیث در واقع فضیلت برای حضرت فاطمه س است، نه نقیصه؛ زیرا اگر گریه فاطمه س مذموم بود، رسول خدا ص باید می‌فرمود گریه نکن که ملائکه الهی از گریه تو به خشم آمده‌اند؛ نه اینکه بفرماید ملائکه الهی از گریه‌ تو به گریه افتاده‌اند.
 
 
یک وقتی نقل شده که پیامبر(ص) آمدند دیدند حضرت فاطمه (س) مشغول ذکر و فکر هستند و اشک می‌ریزند و گریه می‌کنند. از ایشان پرسیدند که چرا برای چه گریه می‌کنی؟ گفتند برای مسائل دنیوی نیست، داشتم به آخرت و به قیامت فکر می‌کردم، نگران قیامت هستم، پیامبر(ص) فرمودند که برای قیامت و آخرت است گریه کن خیلی سخت است.
 
 آن‌جا یک وقت به فکر نباشی که من پدر تو هستم تو دختر من هستی خداوند طور دیگری حساب می‌کند، ‌همه ما باید حساب پس بدهیم. یعنی پیامبر(ص) به حضرت فاطمه(س) می‌گویند که اگر نگران قیامت و آخرت هستی گریه کن، جای گریه دارد خیلی سخت است. ایشان می‌گوید خدایا در قیامت طوری نشود که پیامبر اکرم(ص) رویش را از من برگردانند و بگویند این چه سبک زندگی‌ای بود؟
   

تبیین و بصیرت در حاکمیت و حقوق سیاسی

حضرت زهرا (س) به زیارت قبر سیدالشهداء حضرت حمزه(ع) رفته بودند،‌ شهید احد، سر مزار شهدا و ایشان برای زیارت رفته بودند. یک کسی سؤال کرد که چرا این‌طوری شد؟ اگر نمی‌شد چه می‌شد؟
 
قالَت فاطِمَةُ علیهاالسلام لِرَجُلٍ لَمّا سَئَلَها وَ هِىَ عَلى قَبرِ عَمِّها حَمزَة علیه السلام : اَما وَاللّه لَوْ تَرَکُوا الْحَقَّ عَلى اَهْلِهِ وَاتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِیِّهِ لَمَااخْتَلَفَ فِى اللّهِ تَعالى اثْنانِ(11)
 
حضرت زهرا علیهاالسلام بر سر مزار حمزه علیه السلام در پاسخ شخصى مى فرماید: به خدا سوگند اگر حق را به اهلش واگذار مى نمودند و از عترت پیامبر پیروى مى کردند، حتى دو نفر درباره خدا اختلاف نمى نمودند (واسلام همه عالم را فرا مى گرفت.)
 
حضرت زهرا علیهاالسلام بر سر مزار حمزه علیه السلام در پاسخ شخصى مى فرماید: به خدا سوگند اگر حق را به اهلش واگذار مى نمودند و از عترت پیامبر پیروى مى کردند، حتى دو نفر درباره خدا اختلاف نمى نمودند (واسلام همه عالم را فرا مى گرفت.)
«قالَت فاطِمَةُ علیهاالسلام لِرَجُلٍ لَمّا سَئَلَها...» ایشان جواب دادند که اگر در مسئله حاکمیت و حقوق سیاسی درست رفتار می‌کردند و کسانی که حق حاکمیت بیش از بقیه داشتند به قدرت می‌رسیدند یعنی مسئله رهبری و خلافت و حکومت بعد از پیامبر «وَاتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِیِّهِ...»
 
و اگر پا جای پای پیامبر می‌گذاشتند همین‌طور که خودشان توصیه کردند به خدا سوگند «لَمَااخْتَلَفَ فِى اللّهِ تَعالى اثْنانِ» در مورد خداوند در دنیا حتی دو نفر با هم اختلاف نمی‌کردند.
 
 این همه اختلافات دینی، مذهبی، که دو طرف بگویند خدا، دو طرف بگویند دین، دو طرف بگویند فلان، این‌ها اتفاق نمی‌افتاد، خدا را مبهم کردند و خدا مبهم شد.
 
 افراد مختلف، افراد متناقض بگویند و همه هم بگویند خدا دین، به خدا سوگند اگر بعد از پیامبر درست با مسئله حاکمیت مواجه می‌شدند لَمَااخْتَلَفَ، هرگز اختلاف نمی‌کردند؛ فِى اللّهِ تَعالى اثْنانِ، در مورد خداوند حتی دو نفر با هم اختلاف نمی‌کردند. الهیات هم درست می‌شد.
 
 بعد فرمودند و هیچ خانواده‌ای از حقش محروم نمی‌ماند و این حالت جنگ و نفرت و کشت و کشتارها مهار می‌شد چون صلح و عدالت می‌آمد ولی از این به بعد خون و خونریزی خواهد بود، ‌جهان اسلام گرفتار خون و آتش شد و این ادامه خواهد داشت چون سنگ بنا را کج گذاشتند.
 
اگر رعایت می‌کردند اسلام همه عالم را می‌گرفت. تمام جهان بر سر توحید متحد می‌شدند در تمام جهان، اختلاف بر سر خدا و درباره خداوند حل می‌شد، همه چیز گفته می‌شد و به همه سؤالات جواب داده می‌شد، ابهامات برطرف می‌شد.
 
یعنی مسئله حق حاکمیت و مسائل سیاسی دخالت دارد در این که حتی دین و الهیات تحریف بشود یا نشود. یعنی اگر دین با سیاست کار نداشته باشد سیاست با دین کار دارد، قدرت، سراغ الهیات می‌آید و حتی نوع اعتقادات و دینداری‌ها را هم خراب می‌کند.
 

تبیین بصیرت افزائی حضرت زهرا (س) از جایگاه حضرت علی (ع)

1- سهل انگارى کارگردانان سقیفه
قـالَتْ فـاطِمَةُ علیهاالسلام: مَا الَّذى نَقَمُوا مِنْ أَبى الحَسَنٍ؟! نَقـَمُوا ـ وَاللّه ـ مِنْهُ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ وَ نَکالَ وَقْعَتِهِ وَ نَکیرَ سَیْفِهِ ـ وَ قِلَّـةَ مُـبالاتِهِ لِحَـتْفِهِ ـ وَ تَبَحُّـرِهِ فى کِتابِ اللّه ِ وَ تَنَمُّـرِهِ فى ذاتِ اللّه. (12)
 
حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود: اینان ـ کارگردانان سقیفه ـ چه عیبى از ابوالحسن گرفتند؟! که او را براى رهبرى جامعه اسلامى صالح ندیدند! ـ بخدا سوگند عیب او را بر خورد سخت ـ و بدون مسامحه و سهل انگارى در برابر حق ـ و مرگبار بودن رویارویى با او و شمشیر برّان و بى اعتنایى به مرگ و آگاهى گسترده نسبت به کتاب خدا و گردن فرازى در راه خدا دانسته اند.
 
آنچه على علیه السلام را از همه ممتاز ساخته بود، استوارى در راه حق، جهاد بى امان با دشمنان خدا، شهادت طلبى و نترسیدن از مرگ، تبحّر در دین و شناختِ عمیق از مکتب و قرآن و قاطعیّت و سازش ناپذیرى در راه خدا بود. همین صفتها سبب شده بود کسانى از روى حسد و دشمنى وجود او را نتوانند تحمّل کنند و از در دشمنى با او درآیند.برای تبیین و تحلیل حدیث فوق به عنوان زیر اشاره می شود.
 
حضرت زهرا (س) در یک جلسه دیگری چندتا خصلت برای امیرالمؤمنین(ع) می‌آورند. لذا برای تبیین و بصیرت افزایی زنان مدینه، فرمودند: که به مردان‌تان از قول من بگویید مشکل‌تان با ابوالحسن با علی چه بود؟ نه این که چون ایشان شوهر من و پسرعموی من است، پیامبر هم به این خاطر نبود، یک نقطه ضعف از علی بگویید که بگویید به آن دلیل این اتفاق افتاد.
 
2- انتقام از حضرت علی(ع) بخاطر کینه
«وَ مَا الَّذِی نَقَمُوا مِنْ أَبِی الْحَسَنِ،» چه چیزی باعث شد که این‌طور با کینه انتقام بگیرند و این برخوردها را بکنند؟ «نَقَمُوا مِنْهُ وَاللَّهِ نَکِیرَ سَیْفِهِ...» ولی من به شما بگویم چه بود؟
 
به خدا سوگند انتقام دوران پیش از پیروزی را دارند می‌گیرند. همه باندها و جناح‌ها و قبایلی با هم متحد شدند که در انقلاب و در جنگ و قبل از پیروزی ضربه شمشیر علی را چشیده بودند.
 
 بزرگان همه این‌ها را علی(ع) وقتی که در صف کفار و مشرکین بودند در جبهه‌ها و در عملیات‌ها به خاک و خون کشید، حالا با اسم اسلام انتقام پیش از اسلام را دارند می‌گیرند.
 
 حالا این ضد انقلاب‌ها انقلابی شدند ابوسفیان و... همه با هم، حالا همه آمدند انقلابی و متدیّن شدند! انقلابیون پس از انقلاب! رزمندگان پس از پایان جنگ! فرمودند آن زمانی که خطر همه را می‌ترساند چه کسی به سینه خطر می‌رفت؟ کدام‌تان جلوتر از علی در شهادت‌طلبی بودید؟
 
3- حضرت علی(ع) در خط مقدم
پیامبر اکرم(ص) در پیچیده‌ترین وضعیت‌ها چه کسی را در حلقوم خطر و جنگ جلو می‌فرستاد؟ چه کسی باید بارها شهید می‌شد؟ چه کسی بود که هر وقت راجع به اسلام و پیامبر سؤال داشتید پیامبر ارجاع می‌داد که از او بپرسید؟ کدام‌تان از علی(ع) قرآن را بیشتر می‌شناسید؟ کدام‌تان بیشتر از او فداکاری کردید؟
 
حالا دارند شعارهای دیگری می‌دهند ولی دارند انتقام می‌گیرند و با شمشیر علی تسویه حساب می‌کنند! انتقام می‌گیرد «نَکِیرَ سَیْفِهِ» یعنی تنها عیب علی، شمشیر علی بود. برای این که در بدر و احد و خندق حساب خیلی‌ها را رسید. آمدند تسویه حساب می‌کنند این دفعه با پرچم اسلام.
 
4- حضرت علی (ع) آماده شهادت
«وَ قِلَّةَ مُبَالاتِهِ بِحَتْفِهِ ...» حضرت فاطمه(س) می‌گویند می‌دانید که بعضی از مردان شما از چه چیزی ناراحت هستند؟ از این که علی(ع) هر لحظه بگویند یک ساعت دیگر تو زنده‌ای یا مردی و کشته شدی برای علی، علی‌السویه بود اصلاً این عالم و عالم بعد برایش از نظر تکلیف فرقی نمی‌کرد، اصلاً خبر مرگ برایش خبر مهمی نبود، مثل این بود که بگویند لیوان را از این‌جا بردار این‌جا بگذار! علی با مرگ این‌طوری بود کدام شما این‌طور بودید؟ باید از چنین کسی انتقام بگیرند.
 
 ضرباتی که از او خوردند «وَ قِلَّةَ مُبَالاتِهِ بِحَتْفِهِ» و این که او اصلاً ترس از مرگ ندارد مرگ برای علی بازدارنده نیست، علی خطر نمی‌فهمد، علی تعداد نیروهای دشمن را در جنگ‌های زمان پیامبر اصلاً نمی‌شمارد که آن‌ها چند نفرند ما چند نفریم؟! مُبَالاتِهِ بِحَتْفِهِ، یعنی به مرگ بی‌اعتنای کامل بود، علی برای شهادت هر لحظه و هر روز آماده صددرصد بود
 
5- حضرت علی(ع) سرسخت در مقابل دشمن
«وَ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ...» علی در برابر دشمنان خدا و خلق قاطع بود. «شِدَّةَ وَطْأَتِهِ» یعنی چنان محکم بود و بدون این که ذره‌ای نگران بشود و بترسد چرتکه بیندازد و شک کند، مأیوس بشود، چنان ضربات محکمی به کفر می‌زد «وَ نَکَالَ وَقْعَتِهِ...» ضربه‌های مرگبارش و خشم بی‌نهایت او در نبرد حق و باطل.
 
 علی برای مسائل دنیوی هیچ وقت عصبانی نشد و نمی‌شود. ولی سرعدل و ظلم و حق و باطل، سر توحید و شرک، علی تماماً خشم بی‌نهایت است. یعنی در مسائل اعتقادی و سر حق و باطل کوتاه نمی‌آید، سر مسائل شخصی چرا. خود ایشان هم فرمود به من هرچه توهین کنید و ظلم کنید من به راحتی می‌بخشم و اصلاً برایم مهم نیست اما اگر به امت اسلام ظلم کنید و به اصل اسلام حمله کنید جلوی همه می‌ایستم. به من هرچه می‌خواهید فحش بدهید.
 
6- خط قرمز حضرت علی(ع) اصول خداست
حضرت فاطمه(س) می‌فرماید: «وَ نَکَالَ وَقْعَتِهِ وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذَاتِ اللَّهِ.» علی چون سر اصول کوتاه نمی‌آمد. فِی ذَاتِ اللَّهِ، یعنی برای خدا و در راه خدا قاطع بود هرجا حکم خدا بود کوتاه نمی‌آمد برای این بود که این‌قدر دشمن دارد.
 
یک وقتی آمدند به حضرت امیر(ع) گفتند پیامبر رفت، دارد می‌رود مریض شده، حالا این‌جا پیامبر هست از تو حمایت می‌کرد ایشان که برود پدرت را درمی‌آورم تو به خیلی‌ها در این نبردها ضربه زدی، از تو کینه دارند بعد از پیامبر می‌خواهی چه کار کنی؟
 
قضیه گذشت، در زمان خلافت یکی از خلفا آمد به حضرت امیر گفت که آن وقتی که به تو گفتم دارد می‌رسد حالا الآن خیلی از این بنی‌امیه آمدند و به اسم اسلام دارند توی حکومت سر کار می‌آیند حساب تو را می‌رسند.
 
حضرت امیر(ع) به آن‌ها از قول من بگو آن شمشیری که در بدر و احد، بزرگان‌تان را، سر بزرگان شما را با آن شمشیر پراندند آن شمشیر هنوز پیش من است، به آن‌ها بگو من ذره‌ای پشیمان نیستم و به هر کاری که در آن دوران با شما کردیم افتخار می‌کنم. به آن‌ها بگو علی همان علی است و شماها هم همان‌هایی هستید که بودید. شعارهایتان عوض شده و الا این جبهه همان جبهه است.
 

تبیین و بصیرت در خدا باوری در قرآن

1- حضرت در خطبه فدکیه فرمودند: «فَبِعَیْنِ اللَّهِ ما تَفْعَلُونَ،»(13) چرا فکر می‌کنید خداوند نابیناست و کارهایی که دارید می‌کنید و تصمیم‌هایی که می‌گیرید و سبک زندگی‌تان دیده نمی‌شود؟ بِعَیْنِ اللَّهِ، مستقیم پیش چشم خداوند هستید، «فَبِعَیْنِ اللَّهِ ما تَفْعَلُونَ،» هرچه می‌کنید پیش چشم خداست خدا دارد می‌بیند، خدا یک کلمه نیست واقعاً خدا هست و دارد می‌بیند، دارید دیده می‌شوید.
 
2- «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا اَىَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ،»(14) حضرت فاطمه(س) فرمودند تمام فداکاری‌هایتان و تمام فداناکاری‌هایتان همه ثبت می‌شود، همه تصمیم‌هایی که هر روز و هر شب می‌گیرید، حضرت فاطمه(س) فرمودند همه گفتن‌ها و نگفتن‌هایتان دیده شده و شنیده می‌شود، شیرتوشیر نیست و به زودی ستمگران خواهند دید و خواهند دانست که چگونه زیر و رو خواهند شد و چه سرانجامی خواهند داشت.
 
آخر خط ظلم، فلاکتی و بدبختی ظالم است. فرمودند هیچ کس در این دنیا قسر در نمی‌رود! چه ظلم‌های شخصی و چه ظلم‌های بزرگ ملی و جهانی،‌ حضرت فاطمه(س) فرمودند ستمگران قطعاً و به زودی خواهند دانست.
 
حالا حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند همین الآن هر روز و هر لحظه کار را تمام شده بدانید، هر روز را روز آخر خودتان ببینید آماده باشید که جواب بدهید که چگونه زیستید و در چه مسیری مردید. این‌ها خیلی جمله‌های عجیبی است. فرمودند این‌هایی که سر قدرت هرکس هر کاری و هر غلطی می‌کند فکر نکنند که این‌ها پیروز شدند این‌ها پیروزی نیست چشم بهم بزنید از این عالم رفته‌اید.
 
و به زودی و بی‌شک خواهند دانست همه کسانی که حق و ناحق می‌کنند و ستم می‌کنند که چگونه زیر و رو خواهند شد. اوضاع بهم می‌ریزد این‌طوری نمی‌ماند. از این عالم می‌روید بعد می‌بینید چه خبر است و چه سرانجامی است؟
 
 
3- «وَ اَنَا اِبْنَةُ---- إِنْ هُوَ إِلَّا نَذیرٍ لَکُمْ بَیْنَ یَدَىْ عَذابٌ شَدیدٌ،(15) من کیستم؟ دختر آن کسی که خبر بد را به شما داد، اخطار بزرگ، که شما دارید می‌روید به سمتی که عذاب بسیار دردناکی پیش رو است. من دخترم آن کسی هستم که این خبر را آمد به شما داد، خطر جهنم، خطر عذاب ابد. «فَاعْمَلُوا...» حالا من به شما می‌گویم «اِنَّا عامِلُونَ،» ما عمل خواهیم کرد، ما به وظیفه خودمان عمل می‌کنیم؟ «وَ انْتَظِرُوا اِنَّا مُنْتَظِرُونَ.»
 
 شما منتظر باشید ما هم منتظر، همه ما منتظریم که چه خواهد شد؟ «فاِنَّا عامِلُونَ» اما انتظار ما این نیست که بنشینیم نگاه کنیم ما عمل کننده‌ایم
 
حضرت فاطمه(س) فرمودند ما به وظایف‌مان عمل می‌کنیم شما هم منتظر باشید. کسانی که می‌گویید این مسیر غلط است و در جبهه دشمن هستید، ما هم منتظر می‌مانیم. روزی خواهد رسید که انتظار ما و شما به پایان خواهد رسید، آن وقت معلوم می‌شود که چه کسانی بردند و چه کسانی باختند؟
 
نتیجه:
حضرت زهرا (س) در سخنان خود، به ویژگی‌های برجسته حضرت علی (ع) به عنوان یک رهبر دینی و سیاسی اشاره می‌کنند. ایشان بر شجاعت، عدالت‌خواهی، پایداری در برابر ظلم، فداکاری و بصیرت عمیق حضرت علی (ع) تاکید می‌کنند.
 
 حضرت زهرا (س) نشان می‌دهند که علی (ع) به عنوان یک رهبر، همواره در خط مقدم مبارزه با ظلم و فساد بوده و از هیچ کوششی برای دفاع از حق و عدالت فروگذار نکرده‌اند.
 
حضرت زهرا (س) با بیان روشن و صریح حقایق، تلاش می‌کنند تا مردم را نسبت به توطئه‌های دشمنان اسلام آگاه کنند و آن‌ها را به سمت حق و حقیقت هدایت نمایند. همچنین، ایشان بر اهمیت وحدت و همدلی در میان مسلمانان تاکید می‌کنند و نشان می‌دهند که تنها با اتحاد و همبستگی می‌توان بر مشکلات فائق آمد.
  
 پی نوشت ها:
1. زهرا(علیها السلام) برترین بانوى جهان‏، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، سرور، قم، 1388، ه.ش، ص  219(خطبه در جمع زنان انصار)
2. همان
2. تحف العقول: ص 60.
3.حلیة الأولیاء: ج 8 ص 135.
4. تحف العقول: ص 223.
5. زهرا(علیها السلام) برترین بانوى جهان‏، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، سرور، قم، 1388، ه.ش، ص  219
6. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، 111جلد، ج 29، ص223، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.(خطبه فدکیه)
7. همان
8.آیه 128 سوره توبه
9.بلد الامین: 101
10. ابن طاووس، طرف من الأنباء و المناقب آل ابی‌طالب، ص199.
11.کفایة الاثر: 199
12.خطبه حضرت زهرا (س)احتجاج طبرسی، ۱: ۱۰۸- ۱۰۹، چاپ مشهد، ۱۴۰۳ ه. دلائل الامامة: 125.
13. خطبه فدکیه
14. آیه 227 سوره شعراء
15.آیه 46 سوره سبأ
 

منابع:

http://old.makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=246847&typeinfo=25/1000#
https://www.afkarnews.comتوصیه عجیب پیامبر(ص) به حضرت زهرا(س)
https://wiki.ahlolbait.comخطبه حضرت زهرا (ع) در جمع زنان انصار
https://www.hadithlib.com/hadithtxts/view/1812
https://www.hadithlib.com/hadithtxts/view/312
https://www.jahannews.com/analysis/352656
https://hawzah.net/fa/Article/View/102941
https://hawzah.net/fa/Article/View/95916
https://fa.shafaqna.com/news/1507995/
https://ahlolbait.com/content/31476/
https://wiki.ahlolbait.comخطبه فدکیه
https://www.nabavi.co/blog/1486
https://hajj.ir/fa/111664#_ftn14


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط